دی ۰۷، ۱۳۸۷

مصاحبه اختصاصی 40چراغ با فرناندو سورنتینو‌(‌قسمت دوم‌)


سورنتینو در ایران نویسنده ای اینترنتی به حساب می‌آید، شاید به آن دلیل که مطرح شدن او به سالهایی بر می گردد که اینترنت در حال همه گیر شدن بود. بیشتر داستان‌هایی که از او به فارسی ترجمه شده، از اینترنت برداشته شده است. از طرف دیگر، داستان‌های کوتاه سورنتینو، یک جورهایی ما را یاد فضای وب و وبلاگ می اندازد. او مثل خیلی از نویسنده‌ها که تصور می کنند نه تنها مشهور نیستند، بلکه در آینده هم مشهور نخواهند شد، می گوید به هیچ وجه، تصور نمی‌کرده که فراتر از مرزهای زبان اسپانیولی شناخته شود و کلا نگران مشهور شدنش بوده است‌:‌(( نوشتن قدرت فوق العاده‌ای به من می دهد و پرداختن به کارهای ادبی عشق من است، و به آن افتخار می کنم و در برابر اینها پول و شهرت برایم هیچ اهمیتی ندارد.))
از سورنتینو می پرسیم که مایل است کدام کتابش به فارسی ترجمه شود. با این سئوال دو هدف داریم. اول این که می‌خواهیم بدانیم کدام کتابش را بیشتر دوست دارد و دوم این که، کدام را پاستوریزه تر نوشته است. تیرمان اما تقریبا به سنگ می خورد‌:‌(( تقریبا تمامی داستان های تخیلی من مناسب هستند و به راحتی می‌توان آنها را ترجمه کرد. تمام تلاش من این بوده که داستان هایم را به زبان اسپانیایی فصیح، واضح و جذاب بنویسم.)) شاید هم سورنتینو متوجه سئوال ما نشده، چون به هر حال او در جایی زندگی می کند که کتاب ها بدون هیچ گونه نظارتی چاپ می شوند.
این نویسنده اسپانیایی زبان،همچنین هیچ شناختی از ادبیات ایران ندارد. او به ادبیات آرژانتین، کشورش، علاقه بسیاری دارد و آن را در عرصه جهانی خیلی مهم می‌داند، به همین دلیل و‌قتی از او می‌پرسیم که چه نویسندگانی را از ادبیات معاصر اسپانیا می‌شناسد، می‌گوید:‌(( من بیشتر از همه شاعران اسپانیایی قرن 15، 16و 17 را دوست دارم. مثل خورخه مانریکه، گارسیلا‌سودلاوگا، فری لوئیس دلئون، سان خوان دلا کروز، لوئیز دگون گورا، فرانسیسکو دکودو، پدرو کالدرون دلا بارکا... به طور کلی فکر می‌کنم به جز قرن20 ادبیات آرژانتین بسیار غنی تراز ادبیات اسپانیاست. در اسپانیا نویسنده‌ای در حد نویسندگان آرژانتینی مانند خورخه لوئیس بورخس، خولیو کورتاسار، و یا مارکودنوی وجود ندارد.‌)) و البته هیچ کدام از این نویسندگان برنده نوبل ادبیات نشده‌اند. شاید آکادمی علوم سوئد باید به این سئوال جواب دهد.سورنتینو دوست دارد در فضای آرام و پر سکوت بنویسد، یعنی دوست ندارد مانند خیلی از نویسند‌ه‌ها که دوست دارند در شرایطی عجیب و می‌نویسند، بنویسد. یادمان می‌آید که نو‌یسند‌ه‌ای، شاید امی‌تن، یا یوستن گودر، دوست داشت در وان حمام بنویسد. به هر حال، سورنتینو دست کم در این زمینه سنتی فکر می کند. او تاکنون هرچه که می‌خواسته نوشته است و چیزی نبوده که به ذهنش آمده باشد و جان سالم به در برده باشد.


ادامه دارد...........
سیده فاطمه مرتضوی

۱ نظر:

ناشناس گفت...

Very good!